معنی همگانی وعمومی

حل جدول

همگانی وعمومی

سراسری


همگانی

عالمگیر، عمومی، سراسری


دعوت همگانی

فراخوان


همگانی تر

اعم


سلیقه همگانی

مد

لغت نامه دهخدا

همگانی

همگانی. [هََ م َ / م ِ] (ص نسبی) کلی. عمومی و متعلق به همه. (یادداشتهای مؤلف).

فرهنگ عمید

همگانی

عمومی،

مترادف و متضاد زبان فارسی

همگانی

جهانگیر، عالمگیر، عام، عمومی، عمیم، کلی، کلی، همگی

فارسی به ایتالیایی

همگانی

collettivo

فارسی به عربی

همگانی

جنرال، عالمی، عمومی


کشتار همگانی

محرقه


نشست همگانی

اِجْتِماعٌ عامٌّ

فرهنگ فارسی هوشیار

همگانی

عمومی، متعلق به همه، کلی

فارسی به آلمانی

همگانی

Allgemein [adjective]

واژه پیشنهادی

جاهای همگانی

اماکن عمومی

معادل ابجد

همگانی وعمومی

298

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری